August 2020
گام نخست در فهم قرآن کریم، درک معنای صحیح واژگان است. تحقق این امر در گرو بررسی دقیق منابع لغت زبان عربی است و گاهی نیز مراجعه به زبانهای همخانواده عربی کمککننده است. یکی از واژگان مهمی که از قرون اولیه هجری میان مسلمانان رایج و تثبیت گردیده، واژه تفسیر است. این واژه در دو ساحت معنایی به کار رفته است: 1. توضیح و شرح آیات؛ 2. مجموعههای مدون شرح آیات. این واژه تنها یک بار در قرآن در سوره فرقان آیه 33 آمده است. با توجه به اینکه ریشه این واژه، پیشینهای طولانی در زبانهای سامی داشته و در مباحث بینالادیانی قابل بحث و بررسی است، اما پژوهشگران از جنبه زبانشناسی تاریخی-تطبیقی و بینالادیانی به بررسی آن نپرداختهاند. مقاله حاضر با این رویکرد و با روش تاریخی-تطبیقی به سیر تطور و تحول ساختار واژه و معنای نخست مذکور میپردازد. یافتهها حاکی از آن است که ریشه این واژه در زبانهای مذکور هم در ساختار و هم در معنا تغییرات قابل توجهی داشته است. تنوع و گستردگی معنای ریشه با گذشت زمان تحدید گردیده و با ورود به قرآن و سنت اسلامی، ارتباط وثیقی با کلام وحی پیدا کرده تا جایی که به شرح و توضیح کلام خداوند، اختصاص یافت.